اخلاق/ اخلاق در خانه/جلد دوم/ جلسه نوزدهم


مرتبه ی پنجم خلوص، آن مرتبه‌اي است كه براي خدا عبادت مي‌كند، براي خدا از گناه اجتناب مي‌كند و محرّك او محبّت خدا است. عشق خدا در دلش است؛ و آن عشق و محبّت او را وامي‌دارد تا نمازش را بخواند و مخالفت پروردگار نكند.

محبّت خدا در دلش تمام بت‌ها را سوزانده است. از آتش‌هايي كه بت‌شكن است، محبّت خداست. بت را هم مي‌شكند و هم مي‌سوزاند. اگر محبّت خدا در دل كسي بيايد، چيزي در اين جهان نمي‌بيند جز خوبي.

به جهان خرّم از آنم كه جهان خرّم از اوست

عـاشقم بـر همه عالم كه همه عالم از اوست

اگر كسي بتواند محبّت خدا را در دل بياورد و محرّك او براي اجتناب از گناه بشود، به فرموده ی امام سجّاد(ع) اين عبادت، عبادت آزادگان است.

عبادت آزادگان يعني چه؟ يعني گاهي انسان بنده ی شكم است و گاهي بنده ی رياست و گاهي بنده ی هوي و هوس است و گاهي بنده ی شيطان است. اما گاهي بندها را پاره كرده است. بنده ی هيچ كس نيست جز خدا، اين شخص آزاد است. وقتي كه آزاد شد، عبادتش عبادت آزادگان مي‌شود، و عبادت آزادگان آن عبادتي است كه ديگر هيچ در دل ندارد جز محبّت خدا.

اگر محبّت خدا مي‌خواهيم، اگر محبّت اهل بيت(ع) مي‌خواهيم، بايد رابطه ی با خدايمان كامل باشد. آن چيزي كه محبّت‌شكن است، گناه است. آن چيزي كه محبّت را مي‌سوزاند، گناه است. آنچه كه محبّت خدا را پرورش مي‌دهد، نماز اول وقت است، نماز با خضوع و خشوع است. نمازِ با دل، نماز با تعقيب است.

جوانها! اگر دنيا مي‌خواهيد، اگر آخرت مي‌خواهيد، نماز اوّل وقت بخوانيد، نماز با جماعت، نماز با خضوع بخوانيد. در روايات مي‌خوانيم: وقتي خدا بهشت را خلق كرد به بهشت گفت: حرف بزن. بهشت گفت:

(بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ قَدْ اَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ـ الَّذينَ هُمْ في صَلوتِهِمْ خاشِعُونَ)[1]

رستگار شد مؤمن؛ آن مؤمني كه در نمازش خشوع دارد. علاوه بر اينكه نماز مي‌خواند؛ مؤدّب نماز مي‌خواند و نماز با دل مي‌خواند.

حاجتمندها! گرفتارها! نماز اوّل وقت را از دست ندهيد. آن كسي كه بدون عذر، نمازش را از اوّل وقت تأخير بيندازد، هم در دنيا و هم در آخرت. پريشان مي‌شود، گرفتار مي‌شود. اگر مي‌خواهيد كلاف سر درگم نباشيد، نماز اوّل وقت داشته باشيد. اگر مي‌توانيد، در مسجد و با جماعت، و اگر نتوانستيد، در خانه و محلّ كار نماز اوّل وقت بخوانيد.

نماز شب محبّت خدا مي‌دهد. وقتي محبّت خدا آمد، ريشه ی تمام بُتها شكسته مي‌شود. كسي كه محبّت خدا را در دل داشته باشد، سرماي زمستان در او اثري ندارد. بلند مي‌شود؛ نصف شب يخ را مي‌شكند؛ وضو مي‌گيرد و نماز شب مي‌خواند. آن كه محبّت خدا دارد، غيبت نمي‌كند؛ تهمت نمي‌زند؛ دروغ نمي‌گويد.

جوانها! بدانيد كه خدا بندگان خودش را دوست دارد. آبروي آنها را دوست دارد. مواظب باشيد آبروي مردم را نبريد، غيبت نكنيد، دروغ درباره ی مردم نگوييد. اين كارها دنيا و آخرت ما را از بين مي‌برد.

مرحوم كليني روايتي را از معصومين(ع) در علامت مؤمن نقل كرده است كه مضمون همه ی آنها اينست:

«يُحِبُّ لِغَيْرِه ما يُحِبُّ لِنَفْسِهِ وَ يَكْرَهُ لِغَيْرِه ما يَكْرَهُ لِنَفْسِه»

يعني: مؤمن كسي است كه هر چه براي خود مي‌پسندد، براي ديگران نيز مي‌پسندد، و هر چه براي خود نمي‌پسندد، براي ديگران هم نمي‌پسندد.

جوان! آيا دوست داري العياذُ بالله كسي به خواهرت جسارت كند؟ نه، پس جسارت به خواهر مردم نكن. آقا! خانم! دوست داري كسي پشت سر شما غيبت كند؟ نه، پس پشت سرديگران غيبت نكن. دوست داري امشب بدون افطار باشي؟ نه، پس به فكر فقرا و بيچاره‌ها باش.

 

 

پي نوشت ها:

 

[1]. سوره ی مؤمنون، آيات اول و دوم.